Persian compound nouns, a fundamental aspect of the Persian language, are formed by combining two or more words to create a new noun with a unique meaning. Understanding and mastering the formation and usage of these compound nouns is essential for learners aiming to achieve fluency and accuracy in Persian. Whether you are a beginner or an advanced student, grasping the nuances of compound nouns will significantly enhance your vocabulary and comprehension skills. This page offers a variety of exercises designed to help you recognize, form, and correctly use Persian compound nouns in different contexts. In the Persian language, compound nouns can be formed by combining nouns, adjectives, verbs, or even prepositions, resulting in a rich and expressive lexicon. These compounds often encapsulate complex ideas and cultural concepts that single words cannot convey. By engaging with the exercises provided, you will become more adept at identifying the components of compound nouns and understanding their meanings. Additionally, you will gain insight into the syntactic patterns and semantic relationships that underpin these linguistic structures. Dive into these exercises to build a solid foundation in the formation and usage of Persian compound nouns, and watch your language skills flourish.
1. او همیشه *کتابخانه* میرود. (place to borrow books)
2. من و دوستم در *پارک* قدم میزنیم. (place with trees and paths)
3. او یک *ماشینحساب* جدید خرید. (device for calculations)
4. دیروز به *بیمارستان* رفتیم. (place for medical treatment)
5. من یک *گلخانه* در حیاط دارم. (place to grow plants)
6. او هر روز به *مدرسه* میرود. (place for learning)
7. آنها در *رستوران* شام میخورند. (place to eat food)
8. من یک *کارتپستال* برای دوستم فرستادم. (item sent by mail)
9. این یک *میزتحریر* زیبا است. (furniture for writing)
10. او در یک *کتابفروشی* کار میکند. (place to buy books)
1. او یک *کتابخانه* بزرگ در خانه دارد (A place where you keep books).
2. دیروز یک *ماشینحساب* جدید خریدم (A device used for calculations).
3. برای صبحانه یک *نانپنیر* خوردم (A common Persian breakfast item).
4. مادرم یک *گلفروشی* در مرکز شهر دارد (A place where flowers are sold).
5. به *دانشگاه* رفتم تا درس بخوانم (An institution for higher education).
6. او یک *رانندهتاکسی* است و در شهر کار میکند (A person who drives a taxi).
7. این *خانهکتاب* بسیار معروف است (A place where books are sold).
8. یک *فروشگاه* بزرگ در نزدیکی خانه ما باز شده است (A place where goods are sold).
9. او یک *ساعتمچی* گرانقیمت دارد (A type of watch worn on the wrist).
10. دیروز به *بیمارستان* رفتم تا دکتر ببینم (A place where sick people are treated).
1. من به *کتابخانه* میروم. (جایی برای مطالعه و امانت گرفتن کتاب)
2. او یک *دوچرخه* جدید خریده است. (وسیله نقلیه دو چرخ)
3. در این *مدرسه* درس میخوانم. (محلی برای تحصیل کودکان)
4. آنها در یک *رستوران* غذا میخورند. (محلی برای خوردن غذا)
5. دیروز به *بیمارستان* رفتم. (محلی برای درمان بیماران)
6. ما در یک *کتابفروشی* کتاب خریدیم. (محلی برای خرید کتاب)
7. من یک *گلفروشی* زیبا دیدم. (محلی برای خرید گل)
8. او در یک *بازیفروشی* کار میکند. (محلی برای خرید اسباببازی)
9. آنها به *فرودگاه* رفتند. (محلی برای سوار شدن به هواپیما)
10. من یک *کارخانه* شکلات دیدم. (محلی برای تولید محصولات)