Les noms composés persans sont une composante essentielle de la langue persane, offrant une richesse lexicale et une précision linguistique unique. Ces constructions, formées par l'association de deux ou plusieurs mots, permettent de décrire des concepts complexes de manière concise et élégante. Que vous soyez débutant ou apprenant avancé, comprendre la formation et l'utilisation des noms composés est crucial pour maîtriser le persan et approfondir vos compétences linguistiques. Nos exercices sur les noms composés persans vous guideront à travers différentes structures et usages courants, tout en renforçant votre compréhension grammaticale et votre vocabulaire. À travers des activités variées et progressives, vous découvrirez comment ces noms se forment, comment ils s'intègrent dans des phrases, et comment les utiliser de manière fluide et naturelle. Préparez-vous à enrichir votre connaissance du persan et à améliorer votre capacité à communiquer avec précision et élégance.
1. او هر روز *روزنامه* میخواند (چیزی که ما اخبار و اطلاعات را از آن میخوانیم).
2. برای درست کردن غذا، باید *مواد اولیه* را آماده کنیم (چیزی که برای پخت و پز استفاده میشود).
3. در تابستان، اکثر مردم به *ساحل دریا* میروند (مکانی که در کنار آب است).
4. او همیشه *کتابخانه* میرود تا مطالعه کند (مکانی که پر از کتاب است).
5. در پاییز، برگهای درختان به *رنگ زرد* تبدیل میشوند (رنگی که در پاییز میبینیم).
6. برای نوشتن، نیاز به *مداد تراش* داریم (وسیلهای که مداد را تیز میکند).
7. قبل از خواب، او همیشه *داستان کوتاه* میخواند (نوعی کتاب که معمولاً کوتاه است).
8. هر روز صبح، او یک *فنجان چای* مینوشد (نوشیدنی که معمولاً صبحها مینوشیم).
9. در زمستان، او *کت گرم* میپوشد (لباسی که ما را در برابر سرما محافظت میکند).
10. این خانه یک *اتاق نشیمن* بزرگ دارد (مکانی در خانه که در آن استراحت میکنیم).
1. او یک *کتابخانه* بزرگ دارد. (Lieu où on garde et lit des livres.)
2. من یک *میزتحریر* جدید خریدم. (Meuble utilisé pour écrire ou étudier.)
3. او به *داروخانه* رفت تا داروهایش را بگیرد. (Lieu où l'on achète des médicaments.)
4. من یک *کتابفروشی* خوب در این نزدیکی پیدا کردم. (Lieu où on achète des livres.)
5. در *شهربازی* میتوانیم بازیهای مختلفی انجام دهیم. (Lieu pour les jeux et les divertissements.)
6. او در *رستوران* معروفی کار میکند. (Lieu où on mange à l'extérieur de la maison.)
7. من در *دانشگاه* تهران درس میخوانم. (Institution où l'on fait des études supérieures.)
8. ما به *فرودگاه* برای سفر میرویم. (Lieu où les avions décollent et atterrissent.)
9. این *بیمارستان* بسیار مجهز است. (Lieu où l'on reçoit des soins médicaux.)
10. من یک *کافه* دنج در این خیابان پیدا کردم. (Lieu où l'on prend des boissons et des collations.)
1. من یک *کتابخانه* در خانه دارم (مکان برای نگهداری کتابها).
2. برای رفتن به *دانشگاه* باید خیلی درس بخوانم (مکان برای تحصیلات عالی).
3. این *گلخانه* بسیار بزرگ است و انواع گیاهان دارد (مکان برای پرورش گیاهان).
4. او در *بیمارستان* کار میکند و به بیماران کمک میکند (مکان برای درمان بیماران).
5. در *کتابفروشی* کتابهای زیادی برای فروش وجود دارد (مکان برای خرید کتاب).
6. این *ماشیننویس* خیلی سریع تایپ میکند (شخصی که با ماشین تایپ میکند).
7. من هر روز به *ورزشگاه* میروم و تمرین میکنم (مکان برای انجام ورزش).
8. او از *پژوهشگاه* به عنوان منبع اطلاعات استفاده میکند (مکان برای انجام پژوهش).
9. در *کارگاه* مهندسان ماشینها را تعمیر میکنند (مکان برای تعمیر و ساخت وسایل).
10. این *رایانهخانه* امکانات زیادی برای کاربران فراهم میکند (مکان برای استفاده از رایانه).